انواع قید در زبان فرانسه – Les adverbes

9

در زبان فرانسه مانند دیگر زبان‌‌‌‌‌ها، قیدهای متفاوتی وجود دارد و هرکدام به طور متفاوتی ساخته می‌شوند. در زبان فرانسه، به قیدها، adverbe گفته می‌شود.

در این مقاله قصد داریم که انواع قید را در زبان فرانسه مورد بررسی قرار دهیم. با ما همراه باشید.

Qu’est-ce qu’un adverbe? – قید چیست؟

L’adverbe est un mot invariable qui précise ou change le sens d’un verbe, d’un adjectif, ou d’un autre adverbe.

قید یک کلمه تغییر ناپذیر است که معنای یک فعل، یک صفت یا یک قید دیگر را مشخص یا تغییر می دهد.

دسته بندی قید ها – Les différentes catégories d’adverbes

قید در فرانسوی

قیدها دسته‌بندی مختلفی دارند که برایتان لیست بندی کرده‌ایم:

قید حالت – adverbes de manière

قیود حالت در زبان فرانسه دو دسته دارند:

1- قیدهایی که با پسوند -ment ساخته می‌شوند.

فرمول ساخت این قیدها اینگونه است:

un adjectif au féminin+ ment

فرم مونث صفت+ پسوند

مثال:

fort–>forte(féminin)–>fortement

doux–>douce(féminin)–>doucement

vif–>vive(féminin)–>vivement

fou–>folle(féminin)–>follement

استثنا:

a) صفاتی که به – ent پایان می‌یابند، برای ساخت قید پسوندemment- می‌‎گیرند.

مثال:

évident–>évidemment

violent–>violemment

b) صفاتی که به -antختم می‌شوند، برای ساخت قید از آن‌ها، باید پسوند amment- به آن‌ها اضافه شود.

مثال:

courant–>couramment

suffisant–>suffisamment

c) صفاتی که به i, u, é ختم می‌شوند،e مونث آن‌ها حذف می‌شود.

مثال:

vrai–>vraiment

aisé–>aisément

absolu–>absolument

کلیک کنید: کلمات فرانسوی در فارسی

2-قیدهای دیگر

قید ترجمه مثال
ainsi بدین ترتیب، در نتیجه C’est ainsi qu’elle m’a aimé

این طور بود که مرا دوست داشت.

Ainsi, elle ne s’est pas présentée à l’audience

در نتیجه، در میان جمعیت حاضر نشد.

bien به‌خوبی خوب Elle a bien agi

. او خوب رفتار کرد.

comme چه، چقدر [نشان‌دهنده تعجب] Comme tu as grandi !

چقدر بزرگ شدی!

comment چگونه، چطور Je sais comment réparer un vélo

من می‌دانم که چگونه یک دوچرخه را تعمیر کنم.

debout ایستاده Nous préférons que nos prisonniers meurent debout.

ما ترجیح می دهیم که زندانیانمان ایستاده بمیرند.

ensemble با هم Ils jouent ensemble aux échecs

با هم شطرنج بازی می‌کنند.

exprès عمدا .Pardon, je ne l’ai pas fait exprès.

ببخشید، این کار را از قصد انجام ندادم.

mal بد Il a mal compris

او بد متوجه شد.

mieux بهتر Il serait mieux qu’ils n’en sachent rien

بهتر می‌شود اگر آنها ازش خبر دار نشوند.

plutôt نسبتا C’est une réponse plutôt ambiguë

این پاسخی نسبتاً مبهم است.

vite سریع Ma colère s’est vite calmée.

خشمم به سرعت فرو می‌نشیند.

volontiers با میل .Mon frère a volontiers aidé ma mère

برادرم با کمال میل مادرم را کمک کرده است.

adverbes de quantité et d’intensité – قید مقدار و شدت

قید مقدار و شدت به شرح زیر است:

قید ترجمه مثال
assez به اندازه کافی Tu ne dors pas assez, mon ami.

دوست من، تو به قدر کافی نمی‌خوابی.

aussi همچنین .Beaucoup d’enfants étaient là, et aussi quelques parents.

بچه‌های زیادی و همچنین چند تا پدر و مادر آنجا بودند.

autant به اندازه Il y a autant de motos que de vélos

به همان اندازه که موتور هست، دوچرخه هم هست.

beaucoup زیاد Il a beaucoup travaillé, aujourd’hui.

امروز، او خیلی کار کرد.

combien چقدر Ça fait combien ?

(قیمتش) چقدر می شود ؟ [چنده؟]

davantage بیشتر Je ne veux pas en entendre davantage !

نمی‌خواهم بیش از این بشنومش!

environ در مورد Il y a environ 10 personnes dans la salle d’attente.

در حدود 10 نفر در سالن انتظار هستند.

guère به سختی Je ne suis guère intéressé par cette proposition.

من خیلی به این پیشنهاد علاقه مند نیستم.

mais اما J’aime le chocolat, mais je préfère les bonbons.

من شکلات دوست دارم، اما آب نبات را ترجیح می دهم.

moins کمتر J’ai moins de temps libre depuis que j’ai commencé mon nouveau travail.

از زمانی که کار جدیدم را شروع کرده ام کمتر وقت آزاد دارم.

Pas mal نه چندان بد Je te trouve pas mal sur cette photo

به نظرم توی این عکس خیلی بد هم نیستی.

peu کم .Cet enfant mange peu. این بچه کم غذا می‌خورد.
plus بیشتر Il existe plus de choses que tu ne connais pas.

چیزهای بیشتری وجود دارد که تو نمی‌دانی.

presque تقریباً Mon fils a presque six ans.

پسرم تقریبا 6 سال دارد.

quelque حدودا Il a quelque trente ans

حدوداً سی ساله است.

si آیا Elle lui demandera s’il est d’accord از او پرسید که آیا موافق است (یا نه).
tant خیلی Elle souffre tant !

او زیاد رنج می‌برد.

tout همه Elle est toute seule. او بسیار تنهاست.
tout à fait کاملا C’est tout à fait normal de se sentir stressé avant un examen.

احساس استرس قبل از امتحان کاملاً طبیعی است.

tellement خیلی Ce film m’a tellement ému que j’ai pleuré à la fin.

این فیلم آنقدر مرا تحت تأثیر قرار داد که در پایان گریه ام گرفت.

très خیلی C’est très gentil de ta part de m’aider.

خیلی لطف کردی به من کمک کنی

trop خیلی زیاد Je mange trop de sucreries, je dois faire attention à ma santé.

من شیرینی زیاد می خورم، باید مراقب سلامتی ام باشم.

مطالعه کنید: سوالی کردن جملات در فرانسوی

adverbes de temps – قید زمان

قید زمان در فرانسوی

قید ترجمه مثال
alors خب Alors, comment s’est passée ta journée ?

خب، روزت چطور بود؟

après بعد Après avoir mangé, je vais me reposer un peu.

بعد از خوردن غذا کمی استراحت می کنم

après-demain پس فردا تولدمه! Après-demain, c’est mon anniversaire !

پس فردا

aujourd’hui امروز Aujourd’hui, je vais rendre visite à ma grand-mère

امروز می روم مادربزرگم را ببینم.

auparavant قبلا Auparavant, je travaillais dans une autre entreprise.

قبلا در شرکت دیگری کار می کردم.

aussitôt همین Aussitôt dit, aussitôt fait

همین که گفته شد، تمام شد.

autrefois پیش از این . Autrefois, les gens vivaient sans électricité ni téléphone portable.

. در گذشته مردم بدون برق و تلفن همراه زندگی می کردند.

avant زودتر Il fallait le dire avant !

باید زودتر بگوییمش.

bientôt به زودی Vous rencontrerez bientôt ma nouvelle copine

شما به زودی دوست جدید مرا ملاقات خواهید کرد.

déjà قبلا J’ai déjà aperçu cet homme par ici.

من قبلاً این مرد را این جا دیده‌ام.

demain فردا .J’ai un rendez-vous demain

فردا یک قرار (ملاقات) دارم.

depuis از آن زمان Je ne lui ai pas parlé depuis.

از آن زمان به بعد با او حرف نزده‌ام.

désormais زین پس، از این به بعد Je suis désormais complètement libre et sans contrainte.

زین پس من کاملا آزاد و بدون محدودیت هستم.

encore هنوز Il neige encore.

هنوز برف می‌بارد.

enfin بالاخره La pizza que j’ai commandée est enfin arrivée.

پیتزایی که سفارش دادم بالاخره رسید.

ensuite بعد از آن Laisse-moi finir, ensuite on part

اجازه بده تمام کنم، بعد از آن میرویم.

jamais تا به حال، هیچ وقت C’est la plus belle femme que j’ai jamais vue

این زیباترین زنی است که تا به حال دیده‌ام.

longtemps مدت زیاد Cela fait longtemps que j’attends mon anniversaire.

مدت زمان زیادی است که من منتظر تولدم هستم.

lors آنگاه، آن وقت . Lors de mon dernier voyage, j’ai visité plusieurs pays d’Europe.

. در آخرین سفرم از چندین کشور اروپایی دیدن کردم.

maintenant الان، همین حالا . Maintenant, je suis en train de travailler sur un nouveau projet.

. الان دارم روی یک پروژه جدید کار می کنم.

naguère در گذشته Naguère, les gens se déplaçaient à cheval ou en charrette.

در گذشته مردم با اسب یا گاری سفر می کردند.

parfois گاهی Il vient parfois nous voir

او گاهی برای دیدن ما می آید. [گاهی به ما سر می زند.]

puis سپس Faites dorer le poulet, puis ajoutez le vin blanc.

مرغ را سرخ کنید، سپس شراب سفید به آن بیفزایید.

quand کی Quand partez-vous ?

کی می‌روید؟

Quelquefois بعضی اوقات Les insectes et les petits animaux endommagent quelquefois les cabosses

حشرات و حیوانات کوچک، بعضی اوقات به میوه‌های درخت کاکائو آسیب می رسانند.

sitôt به محض Sitôt arrivé, il a commencé à travailler sur son ordinateur.

به محض ورود، شروع به کار با کامپیوتر کرد.

souvent اغلب .Sa situation familiale est souvent lamentable.

وضعیت خانوادگی او اغلب اسفناک است

tantôt گاهی Tantôt il fait beau, tantôt il pleut, c’est le printemps !

گاهی هوا آفتابی است، گاهی بارون، بهار است!

tard دیر .Il se lève toujours tard.

او همیشه دیر بیدار می شود.

tôt زود Je me lève tôt, demain

فردا، زود بیدار می شوم.

toujours همیشه Ces maladies ont toujours existé

این بیماری‌ها همیشه وجود داشته‌اند.

مطلب خواندنی: احساسات به زبان فرانسوی

adverbes de lieu-قیود مکان

قید مکان در فرانسوی

در لیست زیر، قیود مکان و همچنین یک جمله به عنوان مثال برایتان آورده‌ایم.

قید ترجمه مثال
ailleurs در جای دیگر – Je suis allé voir ailleurs pour trouver un meilleur prix.

– من برای پیدا کردن قیمت بهتر به جای دیگری رفتم.

alentour دور و بر – Il y a beaucoup de monde alentour, il doit y avoir un événement.

– آدم های زیادی دور و بر هستند، حتماً یک رویداد وجود دارد.

arrière عقب – Il est important de regarder en arrière pour apprendre de nos erreurs passées.

– مهم است که به گذشته نگاه کنیم تا از اشتباهات گذشته خود درس بگیریم.

autour دور – Le soleil se couche lentement autour de nous, c’est magnifique.

– خورشید کم کم داره دور ما غروب میکنه، قشنگه.

contre رو به رو – Elle a posé sa main contre la vitre froide pour voir dehors.

– دستش را روی شیشه سرد گذاشت تا بیرون را ببیند.

dedans داخل – Le chat est caché dedans la boîte en carton.

– گربه در داخل جعبه مقوایی پنهان شده است.

dehors خارج – Il fait beau dehors, nous devrions aller nous promener.

– بیرون هوا خوبه، باید بریم قدم بزنیم.

derrière پشت سر – Elle a mis son sac derrière la porte pour ne pas l’oublier en sortant.

– کیفش را پشت در گذاشت تا در راه بیرون فراموشش نکند.

dessous زیر – Il y a une boîte en carton dessous la table, je vais la prendre.

– یه جعبه مقوایی زیر میز هست، میبرمش.

dessus بالا – Il faut faire attention en marchant sur la glace, on peut facilement tomber dessus.

– هنگام راه رفتن روی یخ باید مراقب باشید، به راحتی می توانید روی آن بیفتید.

devant مقابل – Il y a une étagère pleine de livres juste devant moi, je vais en choisir un à lire.

– یک قفسه پر از کتاب درست جلوی من است، یکی را برای خواندن انتخاب می کنم.

ici اینجا – Nous avons marché longtemps pour arriver jusqu’ici.

– راه زیادی را پیاده رفتیم تا به اینجا رسیدیم.

آنجا – Elle a posé son livre là, sur la table basse.

– کتابش را گذاشت روی میز قهوه.

loin دوردست – Nous avons marché loin pour trouver cette plage isolée.

– خیلی راه رفتیم تا این ساحل خلوت را پیدا کنیم.

کجا – Où est-ce que tu vas ? Je vais quelque part, je ne sais pas encore où.

– کجا میری ؟ دارم میرم یه جایی هنوز نمیدونم کجا

Partout همه جا – Je ne trouve pas mes clés, je les ai cherchées partout.

– کلیدهایم را پیدا نمی کنم، همه جا دنبالشان گشتم.

adverbes d’affirmation – قیدهای تصدیق و تاکید

قیدی است که اطمینان به انجام فعل را بیان می دارد و غالبا جمله را مقید می سازد. مانند:

assurément, aussi, certainement, bien, certes, oui, précisément, que si, sans doute, si, soit, volontiers, vraiment…

در لیست زیر قیدهای تصدیق و تاکید به همراه جمله آورده شده است:

قید ترجمه مثال
assurément مطمئنا Assurément, il a remporté la compétition grâce à son talent exceptionnel.

مطمئناً او به لطف استعداد استثنایی خود در این مسابقه پیروز شد.

aussi هم J’ai aussi acheté des fruits frais au marché..

میوه تازه هم از بازار خریدم..

certainement حتما Il a certainement oublié de verrouiller la porte en partant.

حتما فراموش کرده بود که در را قفل کند.

bien خوب Elle parle bien plusieurs langues étrangères.

او چندین زبان خارجی را خوب صحبت می کند.

certes مسلما Certes, il est jeune, mais il possède déjà une grande expérience professionnelle.

مسلماً او جوان است، اما در حال حاضر تجربه حرفه ای زیادی دارد.

précisément دقیقا Je me souviens précisément de cet événement qui a marqué ma vie.

دقیقاً این اتفاق را به یاد دارم که زندگی من را رقم زد.

sans doute بدون شک Sans doute, elle est la meilleure candidate pour ce poste.

بدون شک او بهترین کاندید برای این سمت است.

soit یا Soit tu viens avec nous au cinéma, soit tu restes à la maison seul.

یا با ما به سینما می آیی یا در خانه تنها می مانی.

مطلب خواندنی: بهترین انیمیشن های فرانسوی

adverbes de négation – قیدهای نفی

قیدهای نفی، عدم موافقت شخص را با موضوع مورد بحث می‌رساند. از قیدهای نفی پراستفاده می‌توان موارد زیر را نام برد:

non, aucun, aucunement, nullement, jamais, rien, personne…

قید ترجمه مثال
non نه Non, je ne peux pas vous prêter de l’argent.

نه، من نمی‌توانم به شما پول قرض بدهم.

aucun بدون، هیچ Il n’y a aucun doute que cette décision sera bénéfique pour l’entreprise.

شکی نیست که این تصمیم برای شرکت سودمند خواهدبود.

aucunement اصلا Aucunement je ne suis d’accord avec cette proposition.

من با این پیشنهاد اصلا موافق نیستم.

nullement هیچ Je n’ai nullement l’intention de partir en vacances cette année.

امسال قصد رفتن به تعطیلات را ندارم.

Ne….jamais هیچ‌وقت، هرگز Je ne partirai jamais en voyage sans mon passeport.

من هرگز بدون پاسپورت به سفر نخواهم رفت.

Ne….plus دیگر نه Je ne veux plus entendre parler de cette personne.

من دیگر نمی خواهم از این شخص چیزی بشنوم.

rien هیچ‌چیز Je ne vois rien d’intéressant à la télévision ce soir.

من امشب هیچ چیز جالبی در تلویزیون نمی بینم.

personne هیچ‌کس Personne n’a répondu à mon appel à l’aide.

هیچ کس به تماس من برای کمک پاسخ نداد.

Pas du tout اصلا، ابدا Je ne suis pas du tout satisfait de la qualité de ce produit.

من اصلا از کیفیت این محصول راضی نیستم.

adverbes de doute- قیدهای شک

قیدهای شک، عدم اطمینان شخص را نسبت به موضوع می‌رساند. از قیدهای مورداستفاده می‌توان این موارد را نام برد:

apparemment, peut-être, probablement, sans doute, vraisemblablement…

در لیست زیر، قیدهای شک همراه با معنی و نمونه‌جمله آمده است:

قید ترجمه مثال
apparemment ظاهرا – Apparemment, il y a eu un changement de plan pour la réunion.

– ظاهراً برنامه ریزی برای جلسه تغییر کرده است.

peut-être شاید – Peut-être que nous devrions prendre une pause avant de continuer.

– شاید باید قبل از ادامه استراحت کنیم.

probablement شاید – Probablement que le concert sera annulé à cause de la pluie.

– احتمالاً کنسرت به دلیل بارندگی لغو می شود.

Vraisemblablement به احتمال زیاد – Vraisemblablement, il n’y aura pas de réponse avant demain.

-احتمالا تا فردا جوابی داده نمیشه.

کلیک کنید: بهترین شهرهای فرانسه برای زندگی

سخن پایانی

این مقاله حاوی کامل‌ترین لیست قیدهای فرانسوی می‌باشد. امیدواریم که برای شما مفید واقع شده باشد.

دیدگاه ها غیرفعال است