300 “شغل” به انگلیسی + آموزش تصویری مشاغل | List of Occupations

یک بخش گسترده در واژگان زبان انگلیسی، اسامی شغلها به انگلیسی است. به دلیل گسترده بودن انواع مشاغل، تعداد زیادی لغت مربوط به شغل به زبان انگلیسی وجود دارد. در این درس از سری درسهای آکادمی روان، لیستی کامل از اسامی شغلها به انگلیسی (jobs) بر اساس دستهبندیهای جداگانه قرار داده شده است.
شغلها به زبان انگلیسی با مثال و ترجمه شغلهای مربوط به پزشکی در انگلیسی
شغلها به زبان انگلیسی با مثال و ترجمه
- Architect معمار
.Nina is studying to be an architect
نینا دارد درس میخواند که معمار شود.
- Artist هنرمند
.The young artist showed me his recent canvases
هنرمند جوان بومهای نقاشی اخیرش را به من نشان داد.
- Astronaut فضانورد
.An astronaut will attempt to leave the stationary spaceship and then return to it
یک فضانورد تلاش خواهد کرد تا سفینه فضایی ثابتش را ترک کند و دوباره به آن بازگردد.
- Baker نانوا
.The baker bakes his bread in the bakery
نانوا نانش را در نانوایی میپزد.
- Ballet Dancer رقصنده باله
I wanted to be a ballet dancer when I was a child
وقتی بچه بودم می خواستم رقصنده باله شوم
- Bartender متصدی بار
.The bartender handed me a mug of lukewarm beer
متصدی بار یک ماگ آبجو رقیق به من داد.
- Bellboy پیشخدمت
.Here are your keys. The bellboy will take your luggage upstairs
بفرمایید کلیدهایتان. پیشخدمت چمدان شما را به بالای پلهها خواهد آورد.
- Biologist زیست شناس
.The biologist stained the specimen before looking at it through the microscop.
زیستشناس نمونه آزمایش را قبل از اینکه از طریق میکروسکوپ نگاه کند، رنگ زد.
- Boxer بوکسور
.The boxer had pummelled his opponent into submission by the end of the fourth round
بوکسور در انتهای راند چهارم، رقیبش را با مشت تسلیم کرد (شکست داد).
- Bus Driver راننده اتوبوس
.The bus driver washed the windows as a classical music tape played from his dashboard
راننده اتوبوس همچنان که یک موسیقی کلاسیک از داشبوردش پخش میشد، پنجرهها را شست.
- Businessman تاجر
.The money was donated by a local businessman who wishes to remain anonymous
پول توسط یک تاجر محلی که میخواست ناشناس بماند اهدا شد.
- Butcher قصاب
.The butcher weighed the meat on the scales
قصاب گوشت را روی ترازو وزن کرد.
- Cameraman فیلمبردار
.The cameraman panned down the camera
فیلمبردار دوربین را به باد انتقاد گرفت.
- Caretaker سرایدار
.The caretaker ran out and saw off the boys who had been damaging the fence
سرایدار به بیرون دوید و پسرانی که داشتند به حصار آسیب میرساندند را دنبال کرد.
از دست ندهید: 20 شغل پردرآمد “رشته زبان انگلیسی”
- Carpenter نجاری
.She was in the second year of her apprenticeship as a carpenter
او دومین سال کارآموزیش در نجاری بود.
- Cashier صندوقدار
.She is a cashier in a bank
او در بانک صندوقدار است.
- Chef سرآشپز
.John worked as a chef in the merchant navy
جان در ناوگان نیرودریایی، سرآشپز بود.
- Computer Programmer برنامهنویس کامپیوتر
.He’s left his job as a computer programmer and is working as a consultant for a German firm
او شغلش را به عنوان یک برنامهنویس کامپیوتر ترک کرد و دارد به عنوان یک مشاور در یک شرکت آلمانی کار میکند.
- Customs Officer افسر گمرک
.The customs officer asked him to empty out the contents of his bag
افسر گمرک از او خواست تا محتویات کیفش را خالی کند.
- Delivery Man پستچی
.I did not want to appear like a delivery man
من نمیخوام مثل یک پستچی به نظر برسم.
- Dentist دندانپزشک
.Visit your dentist twice a year for a check-up
سالی دوبار دندانپزشکت را برای چکآپ ویزیت کن.
- Diver غواص
.We squatted beside the pool and watched the diver sink slowly down
ما کنار استخر چمباته زدیم و غواص را که به آرامی پایین میرفت تماشا کردیم.
- Doctor دکتر
.My doctor referred me to a specialist
دکترم را به یک متخصص ارجاع داد.
- Electrician تکنسین برق
.The electrician ran a wire from the kitchen to the bedroom
تکنسین برق، یک سیم از آشپزخانه به اتاق خواب کشید.
- Engineer مهندس
.The company reinstated him as chief engineer
شرکت او را به عنوان مهندس ارشد دوباره منصوب کرد.
- Entrepreneur کارآفرین
.An entrepreneur is more than just a risk-taker. He is a visionary
یک کارآفرین فراتر از یک ریسکپذیر است. او مبتکر است.
- Factory Worker کارگر کارخانه
?How many factory workers are in danger of losing their jobs
چند کارگر کارخانه در معرض از دست دادن شغلهایشان هستند؟
- Farmer کشاورز
.The farmer grows potatoes in this field
کشاورز در این مزرعه سیب زمینی میپروراند.
- Fisherman ماهیگیر
.The fisherman plopped the bait into the river
ماهیگیر طعمه را به رودخانه انداخت.
- Flight Attendant مهماندار
.On the plane, the flight attendant brings you a towelette after your meal
در هواپیما، بعد از وعدهی غذا مهماندار برای شما یک حوله کوچک میآورد.
- Florist گلفروش
.The florist made up an attractive bouquet
گلفروش یک دسته گل جذاب درست کرد.
- Guitarist گیتاریست
.We advertised for a second guitarist
ما برای دومین گیتاریست آگهی زدیم.
- Hairdresser آرایشگر
.She set herself up as a hairdresser
او به خودش به عنوان یک آرایشگر میبالد.
- Judge قاضی
.He is a judge
او یک قاضی است.
- Lawyer وکیل
.He deposited the papers with his lawyer
او کاغذها را به وکیلش سپرد.
- Librarian کتابدار
.The librarian returned with the book I wanted
کتابدار با کتابی که میخواستم برگشت.
- Lifeguard نجاتغریق
.I applied for a job as a lifeguard at the community pool
من برای شغل نجاتغریق در استخر انجمن در خواست دادم.
- Musician موزیسین
.He had been a talented musician in his youth
او در جوانیاش یک موزیسین ماهر بود.
- Nurse پرستار
.A nurse took her arm and led her to a chair
یک پرستار بازوی او را گرفت و او را به سمت یک صندلی برد.
- Pharmacist داروساز
.The pharmacist will make up your prescription
داروساز داروهای شما را آمده خواهد کرد.
- Photographer عکاس
.I think she’ll be successful as a photographer
من فکر میکنم او به عنوان یک عکاس موفق خواهد بود.
- Pilot خلبان
.The trainee pilot flew his first solo today
خلبان کارآموز، امروز اولین پرواز تکیاش را انجام داد.
- Receptionist متصدی پذیرش
.The girl is a receptionist at the Beijing Hotel
آن دختر در هتل بیجینگ، متصدی پذیرش است.
از دست ندهید: آیا “مترجمی زبان انگلیسی” شغلی پردرآمد است؟
شغلهای مربوط به پزشکی در انگلیسی
پزشک خانواده
Family doctor
دکتر
Doctor
جراح
Surgeon
پزشک عمومی
General practitioner
متخصص قلب
Cardiologist
چشمپزشک
Ophthalmologist
روانپزشک
Psychiatrist
پزشک اطفال
Pediatrician
دکتر پوست
Dermatologist
متخصص بی هوشی
Anesthesiologist
پزشک زنان
Gynecologist
متخصص غدد
Endocrinologist
پزشک متخصص زایمان
Obstetrician
متخصص اعصاب
Neurologist
پرتوشناس، رادیولوژیست
Radiologist</p