آمورش

تمام گرامرها و لغات انگلیسی پایه دهم

در این مطلب از آکادمی روان تلاش کرده‌ایم تا یک راهنمای جامع از تمام گرامرها و لغات انگلیسی پایه دهم را برای شما گردآوری کنیم. در این مطلب سعی شده تا با ذکر مثال‌های گوناگون به شکل کامل به تمامی گرامرها و لغات انگلیسی پایه دهم اشاره شود. با ما همراه باشید

آموزش گرامرهای انگلیسی پایه دهم درس اول درس دوم درس سوم درس چهارم تمام لغات انگلیسی پایه دهم

آموزش گرامرهای انگلیسی پایه دهم

آموزه‌های مربوط به قواعد گرامر انگلیس پایه دهم به 4 درس مختلف تقسیم‌بندی می‌شوند که در زیر به بررسی آن‌ها می‌پردازیم.

گرامر زبان دهم

درس اول

1. درس اول انگلیسی پایه دهم به آموزش فعل‌های زمان آینده می‌پردازد. افعال آینده در زبان انگلیسی می‌توانند شکل‌ها و کاربردهای مختلفی داشته باشند. اصلی ترین فعل آینده در انگلیسی will است. زمانی که فعل جمله با will صرف می‌شود، زمان آن مربوط به آینده است. همچنین در حالت حال ساده در انگلیسی، فعلی که پس از will می‌آید به صورت ساده خواهد بود.

حتما مطالعه کنید: زمان آینده ساده در انگلیسی

به نمونه‌های زیر توجه کنید:

• He will start the car. (او ماشین را روشن خواهد کرد)
• I will ask him. (از او خواهم پرسید)
• We will see you. (شما را خواهیم دید)
• They will tell the truth. (آن‌ها حقیقت را خواهند گفت)

نکته: از فعل will برای موارد متعددی همچون صحبت کردن در مورد آینده، برنامه‌ریزی در مورد آینده، طرح درخواست و خواهش، بیان کردن احتمالات و ادای جملات دستوری استفاده می‌شود.
برای منفی کردن فعل آینده will کافیست یک not در مقابل آن قرار دهیم (will not). همچنین می‌توانیم شکل منفی آن را به صورت اختصاری won’t نیز بنویسیم یا بیان کنیم. به نمونه‌های زیر توجه کنید:

• She will not play. (او بازی نخواهد کرد)
• He won’t dare to ring the bell. (او جرئت زدن زنگ را نخواهد داشت)
• We will not take them with us. (ما آن‌ها را با خود نخواهیم برد)
• They won’t start without me. (آن‌ها بدون من شروع نخواهند کرد)

2. برای ساختن افعال حال استمراری در انگلیسی (آینده استمراری) باید از ترکیب will با be و سپس ing استفاده کنیم. به ساختار زیر توجه کنید:

فاعل + will + be + فعل + ing

به مثال‌های زیر توجه کنید:

• I will be running tomorrow. (من فردا در حال دویدن خواهم بود)
• She will be working all weekend. (او کل آخر هفته را مشغول کار خواهد بود)
• They will be doing the same job for the rest of their life. (آن‌ها در تمام عمر خود همین کار را انجام خواهند داد )

3. یکی از دیگر اشکال اصلی افعال آینده در زبان انگلیسی، گرامر be going to است. از فعل مضارع going to زمانی استفاده می‌کنیم که قصد داریم در مورد آینده قطعی و برنامه‌ریزی‌شده صحبت کنیم.

دقت داشته باشید که going to همواره بعد از افعال to be (am/is/are/was/were) می‌آید. همچنین فعل اصلی جمله که بعد از آن قرار می‌گیرد همواره در حالت ساده (ریشه فعل) خواهد بود. ساختار جملات زمان آینده‌ای که با going to ساخته می‌شوند به صورت زیر است:

فاعل + to be + going to + ریشه فعل

به مثال‌های زیر توجه کنید:

• John is going to buy a new car. (جان می‌خواهد یک ماشین جدید بخرد)
• My Dad is going to punish me. (پدرم می‌خواهد مرا تنبیه کند)
• The students are going to take a sudden test. (قرار است دانش‌آموزان یک امتحان ناگهانی بدهند)
• We were going to tell you at the end. (ما می‌خواستیم آخرش به تو بگوییم)

برای منفی کردن going to کافیست یک not را پیش از آن قرار دهیم. به صورت to be + not + going to مانند:

• He is not going to go to the school today. (او قرار نیست امروز به مدرسه برود)
• They are not going to speak about it. (آن‌ها قرار نیست در این رابطه حرف بزنند)
• She isn’t going to ruin her son’s birthday. (او قرار نیست تولد پسرش را خراب کند )

درس دوم

در درس دوم گرامر انگلیسی پایه دهم با انواع صفت‌ در انگلیسی آشنا می‌شویم. مبحث صفت‌ها یکی از اصل‌ترین و کاربردی‌ترین ما بحث در آموزش زبان انگلیسی است. در این درس با انواع صفت‌های تفصیلی، برابری و عالی آشنا می‌شویم.

قبل از خواندن ادامه مطلب مطالعه کنید: صفت عالی و تفضیلی در انگلیسی

1. صفت‌ها در زبان انگلیسی برعکس زبان فارسی پیش از موصوف به کار می‌روند. یعنی اگر قصد داشته باشیم چیزی یا کسی را توصیف کنیم، باید تمامی صفت‌های مورد نظر خود را پیش از آن بیاوریم. صفت‌های ساده کلماتی هستند که می‌توانند کیفیت یک چیز یا مشخصات یک فرد را توصیف کنند. مانند:

A tall tree. (یک درخت بلند)
Blue sky. (آسمان آبی)
Great person. (آدم فوق‌العاده)

در زبان انگلیسی صفت‌ها همچنین بعد از افعال اسنادی می‌آیند. افعال اسنادی، فعل‌هایی هستند که صفت را به فاعل خود ربط می‌دهند. اصلی‌ترین افعال اسنادی در انگلیسی نیز فعل‌های to be (am/is/are/was/were/be/been/to be) هستند. به مثال‌های زیر توجه کنید:

• The film was awful. (فیلم افتضاح بود)
• She is very kind. (او خیلی مهربان است)
• They are not nice people. (آن‌ها آدم‌های خوبی نیستند)
• The soup was cold. (سوپ سرد بود)
• The weather was so hot. (هوا خیلی گرم بود)
• She works with powerful people. (او با آدم‌های قدرتمندی کار می‌کند)

2. صفات تفصیلی صفت‌هایی هستند که به مقایسه بین دو چیز اشاره می‌کنند. در زبان فارسی از ترکیب “تر” به علاوه “از” برای توصیف برتری چیزی نسبت به چیز دیگر استفاده می‌کنیم. در زبان انگلیسی نیز از er به علاوه than برای ساخت صفت‌های تفصیلی استفاده می‌شود. به مثال‌های زیر توجه کنید.

• The tree was big, but the building was bigger than the tree. (درخت بزرگ بود اما ساختمان از درخت بزرگ‌تر بود)
• He was fast, but the car was faster than him. (او سریع بود اما ماشین از او سریع‌تر بود)

نکته: گاهی اوقات نمی‌توان به انتهای صفت er را اضافه کرد. در چنین شرایطی باید پیش از آن از more استفاده کنیم. به مثال‌های زیر توجه کنید:

• Expensive > more expensive
• Beautiful > more beautiful

کلیک کنید: ترتیب صفات در انگلیسی

3. در زبان انگلیسی وقتی می‌خواهیم در مورد برترین‌ها صحبت کنیم، باید از صفت‌های عالی استفاده کنیم. در فارسی برای نشان دادن برترین، عبارت “ترین” را به انتهای صفت اضافه می‌کنیم. اما در زبان انگلیسی باید ابتدا the را پیش از صفت آورده و بعد est را به انتهای آن اضافه کنیم. مانند:

• Big > bigger > the biggest
• Short > shorter > the shortest

برای ساختن صفت‌های عالی از کلماتی که est به آن‌ها نمی‌چسبد، می‌توانید عبارت the most را پیش از آن اضافه کنیم. مانند:

• Expensive > more expensive > the most expensive
• Beautiful > more Beautiful > the most Beautiful

نکته: برخی از صفت‌ها در انگلیسی هستند که نوع تفصیلی یا عالی آن‌ها از قاعده خاصی پیروی نمی‌کند. یعنی با اضافه کردن er یا est (more و the most) تبدیل به صفت عالی یا تفضیلی نمی‌شوند. شکل عالی و تفصیلی این صفت‌ها صورت خاص خود را دارد و از قاعده مشخصی پیروی نمی‌کند. تنها راه یاد گرفتن شکل عالی و تفصیلی این صفات هم حفظ کردن آن‌هاست. به نمونه‌های زیر توجه کنید:

• Good > Better > the best
• Bad > worse > the worst
• Little > less > least
• Many > more > most

4. در زبان انگلیسی می‌توانیم با قرار دادن صفت بین دو as آن را به صفت برابری تبدیل کنیم. با ساختار “as صفت as”. به مثال‌های زیر توجه کنید:

مطالعه کنید: گرامر as as در انگلیسی

• I think the grass is as beautiful as the flower. (به نظر من چمن هم به اندازه گل زیباست)
• The BMW is as elegant as the Benz. (بی‌ام‌و به اندازه بنز باوقار است)
• The wife is as responsible as the husband. (زن هم به اندازه مرد مسئول است)

درس سوم

1. در درس سوم از انگلیسی پایه دهم به آموزش ساختار فعل گذشته استمراری در انگلیسی می‌پردازیم. فعل گذشته استمراری است زمانی استفاده می‌شود که قصد داشته باشیم در مورد عملی که به صورت مستمر در گذشته انجام می‌شده صحبت کنیم. ساختاری گرامری فعل ماضی استمراری در انگلیسی به صورت زیر است:

فاعل + was/were + فعل + ing

به مثال‌های زیر توجه کنید:

• I was studying until the morning. (تا صبح درس می‌خواندم)
• He was running all night. (او کل شب را می‌دوید)
• It was raining yesterday. (دیروز باران می‌بارید)
• We were celebrating our victory last month. (ماه قبل داشتیم پیروزی‌مان را جشن می‌گرفتیم)
• They were running everything back then. (آن‌ها در آن زمان همه کارها را اداره می‌کردند)
• He was playing a game and didn’t pay attention. (او داشت گیم بازی می‌کرد و توجه نشان نداد)

برای منفی کردن فعل‌های ماضی استمراری کافیست بعد از was/were یک not قرار دهیم. مانند:

• It was not going well. (اوضاع خوب پیش نمی‌رفت)
• He wasn’t paying any attention. (او اصلاً توجهی نمی‌کرد)
• She wasn’t listening at all. (او اصلاً گوش نمی‌داد)
• We were not stopping at any cost. (ما به هیچ قیمتی توقف نمی‌کردیم)

مطلب کاربردی: گذشته کامل استمراری در انگلیسی

2. واژگانی همچون “خودم”، “خودش”، “خودت” و غیره جزو ضمیرهای انعکاسی و تأکیدی به شمار می‌روند. در زبان انگلیسی برای ساختن ضمیر تأکیدی یا انعکاسی از پسوند self استفاده می‌کنیم که در حالت جمع به صورت selves درمی‌آید. اصلی‌ترین ضمیرهای انعکاسی یا تأکیدی در زبان انگلیسی عبارتند از:

حتما بخوانید: ضمایر انعکاسی در انگلیسی

• Myself
• Yourself
• Herself
• Himself
• Itself
• Themselves
• Ourselves
• Youselves

چنانچه در جمله فاعل کار را برای خودش را بر روی خودش انجام داده باشد، باید از ضمیرهای انعکاسی استفاده کنیم. مانند:

• I did it myself. (خودم (به‌تنهایی) انجامش دادم)
• He went to the store himself. (او خودش (به‌تنهایی) به مغازه رفت)
• Robots can protect themselves. (ربات‌ها خودشان (به‌تنهایی) می‌توانند از خودشان دفاع کنند)

حال چنانچه قصد داشته باشین روی فاعل یا مفعول جمله تأکید کنیم و به خود آن شخص اشاره داشته باشیم نیز از همین ضمیرها در جایگاه تأکیدی استفاده می‌نماییم. ضمیرهای تأکیدی معمولا بلافاصله بعد از اسم می‌آیند. مانند:

• I myself did that. (من خودم (به شخصه) انجامش دادم)
• Picasso himself draw that painting. (خود پیکاسو این نقاشی را کشیده)
• She talked to the police herself. (او خودش با پلیس صحبت کرد)

درس چهارم

در درس چهارم از انگلیسی پایه دهم با افعال وجهی یا modal آشنا می‌شویم.
افعال modal اصلی شامل can, must, should, may می‌شود. البته فعل‌های دیگری مانند shall، could، might، would، ought to و will هم جزو افعال مودال یا وجهی به شمار می‌روند. فعال‌های وجهی به فعل اصلی جمله اضافه شده و حالت یا زمان اصلی آن را تغییر می‌دهند. فعل‌های modal صرف نمی‌شوند و با to مصدری، پسوندهای ing، ed و s سوم شخص هم همراه نمی‌شوند.
به مثال‌های زیر توجه کنید:

• Sarah can tell a joke without thing about it. (سارا می‌تواند بدون فکر کردن یک جک تعریف کند)
• I can jump a tall tree. (من می‌توانم از یک درخت بلند بپرم)
• We can always go there. ( ما همیشه می‌توانیم به آنجا برویم)
• You should never say that again. (تو هرگز نباید دوباره این را بگویی)
• He should apologize as soon as possible. (او باید به محض اینکه توانست عذرخواهی کند)
• We should go to the police. (ما باید پیش پلیس برویم)
• You must know that by now. (تو حتماً باید تا الآن این را بدانی)
• She must listen to her dad. (او حتماً باید به حرف پدرش گوش کند)
• We may take a trip this summer. (ما ممکن است این تابستان به سفر برویم)
• She may lie about it. (او ممکن است در این باره دروغ بگوید)
• He may go crazy. (او ممکن است دیوانه شود)

برای منفی کردن افعال وجهی (modal) کافی است بعد از آن یک not قرار دهیم. مانند:

• I can not swim. (من نمی‌وانم شنا کنم)
• She can’t run fast. (او نمی‌تواند سریع بدود)
• We should not see that video. (ما نباید این ویدئو را ببینیم)
• They shouldn’t do that. (آن‌ها نباید آن کار را بکنند)
• We may not see him. (ممکن است او را نبینیم)
• He mustn’t drive that fast. (او نباید این‌قدر سریع رانندگی کند)

مطالعه کنید: افعال کمکی در انگلیسی

تمام لغات انگلیسی پایه دهم

در ادامه به تمام لغت انگلیسی که در دروس چهارگانه پایه دهم آموزش داده می‌شوند اشاره می‌کنیم:

لغات زبان دهم

• Avicenna ابن سینا
• Leopard پلنگ
• Box جعبه
• laptop لپ‌تاپ
• visitor ملاقات‌کننده
• die out منقرض شدن
• cut قطع کردن
• elephant فیل
• foot پا (از انگشت‌ها تا مچ)
• human انسان
• will فعل کمکی زمان آینده
• trip سفر
• earth زمین
• duck اردک
• travel سفر کردن
• life زندگی
• mean به معنی (چیزی) بودن
• endangered در معرض انقراض
• small کوچک
• gazelle غزال
• hurt زخمی کردن، آسیب زدن
• person فرد
• alive زنده
• plain جلگه
• tiger ببر
• instead در عوض
• sky آسمان
• information اطلاعات
• increase افزایش یافتن
• around دور
• future آینده
• wild وحشی
• dolphin دلفین
• injured آسیب‌دیده
• learn یاد گرفتن
• hear شنیدن
• hunter شکارچی
• today امروز
• pay attention توجه کنید
• destroy نابود کردن
• among در میان
• protect محافظت کردن
• hunt شکار کردن
• low کم
• save نجات دادن
• nowadays امروزه
• jungle جنگل
• for example برای مثال
• goat بز
• road جاده
• world جهان
• nature طبیعت
• high بلند
• beautiful زیبا
• zookeeper نگهبان باغ وحش
• natural طبیعی
• pain درد
• go hunting به شکار رفتن
• whale نهنگ
• forest جنگل
• bear خرس
• bird پرنده
• boring خسته‌کننده
• wildlife حیات وحش
• recently اخیراً
• safe امن
• lose گم کردن
• go out بیرون رفتن
• giraffe زرافه
• anymore دیگر
• wolf گرگ
• cheetah یوزپلنگ
• danger خطر
• plant گیاه
• cat گربه
• noun اسم
• lion شیر
• zebra گورخر
• a few تعدادی
• movies سینما
• panda پاندا
• sea دریا
• orbit مدار
• large بزرگ
• expensive گران
• telescope تلسکوپ
• long بلند
• quality ویژگی
• fact حقیقت
• daily روزانه
• microscope میکروسکوپ
• Neptune نپتون
• powerful نیرومند
• dark تیره
• farthest دورترین
• real واقعی
• opinion نظر
• thousand هزار
• easy ساده
• better بهتر
• Mars مریخ
• type نوع
• plasma پلاسما (خون)
• interested علاقه‌مند
• people مردم
• tall مرتفع
• best بهترین
• fatty چرب
• pepper فلفل
• much زیاد
• liquid نقد
• material ماده
• heavens آسمان‌ها
• camel شتر
• bad بد
• alike شبیه (به هم)
• gold طلا
• ugly زشت
• Saturn سیاره زحل
• cloudy ابری
• oxygen اکسیژن
• wooden چوبی
• more بیشتر
• exercise ورزش
• planet سیاره
• ticket بلیت
• worse بدتر
• medium متوسط
• Golden رنگ طلایی
• different متفاوت
• carbon dioxide دی اکسید کربن
• without بدون
• silver نقره
• microbe میکروب
• wonder چیز عجیب
• sun خورشید
• rocky سنگی
• worst بدترین
• brain مغز
• above بالای
• most بیشترین
• liquid مایع
• ring حلقه
• pump پمپاژ کردن
• strong قوی
• both هر دو
• creation آفرینش
• difficult مشکل
• Uranus سیاره اورانوس
• cross عبور کردن
• nation کشور
• metal فلز
• drop قطره
• ant مورچه
• far دور
• energy انرژی
• million میلیون
• heart قلب
• plastic پلاستیکی
• true واقعی
• as به اندازه
• useful سودمند
• body بدن
• round دور
• Mercury عطارد
• ball توپ
• blood خون
• fresh تازه
• go around حول چیزی گشتن
• paint رنگ
• seafood غذای دریایی
• organ عضو
• donate اهدا کردن
• moon ماه
• healthy سالم
• color رنگ
• everyone همه
• modern مدرن
• light روشن کردن
• delicious خوشمزه
• Venus سیاره زهره
• fast food فست فود
• defend دفاع کردن
• system سیستم
• carry حمل کردن
• farther دورتر
• adjective صفت
• Cell سلول
• observatory رصدخانه
• lamp چراغ
• clear واضح
• Jupiter سیاره مشتری
• collect جمع‌آوری کردن
• sign نشانه
• important مهم
• deep عمیق
• size اندازه
• much زیاد
• sadly با ناراحتی
• love عاشق بودن
• researcher محقق
• prophet پیامبر
• skill مهارت
• express بیان کردن
• airplane هواپیما
• success موفقیت
• fortunately خوشبختانه
• yourselves خودتان/ خودتان را
• action عمل
• smoking سیگار کشیدن
• translator مترجم
• scientist دانشمند
• verb فعل
• kitty گربه
• hearing شنوایی
• write نوشتن
• themselves خودشان/ خودشان را
• antibiotic آنتی‌بیوتیک
• kill کشتن
• drink نوشیدن
• seek به‌دنبال گشتن
• invention اختراع
• laboratory آزمایشگاه
• invent اختراع کردن
• No pain no gain نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود
• short کوتاه
• cradle گهواره
• at first در ابتدا
• successful موفق
• poor فقیر
• state حالت
• same همان
• grave قبر
• penicillin پنی‌سیلین
• medicine دارو
• end پایان
• thinker اندیشمند
• emotion احساس
• uranium اورانیوم
• get around رفت‌و‌آمد کردن
• yourself خودت/ خودت را
• thought فکر
• solve حل کردن
• rain باران آمدن
• idea ایده
• herself خودش/ خودش را
• outside بیرون
• easily به راحتی
• sense حس
• develop توسعه دادن
• hall سالن
• himself خودش/ خودش را
• emphasis تاکید
• rapidly سریعاً
• fast سریع
• soon به زودی
• build ساختن
• belief باور
• camera دوربین
• strongly قویاً
• suddenly ناگهان
• great بزرگ
• publish منتشر کردن
• itself خودش (خنثی)
• quit دست کشیدن
• weak سست
• light bulb لامپ
• writer نویسنده
• translate ترجمه کردن
• energetic پرانرژی
• such چنین
• holy مقدس
• noise صدا
• value ارزش
• ourselves خودمان/ خودمان را
• Believe me باور کن
• translation ترجمه
• grow up بزرگ شدن
• experiment آزمایش
• try سعی کردن
• yard حیاط
• story داستان
• believe in اعتقاد داشتن
• cool خنک
• give up بی‌خیال شدن، تسلیم شدن
• pass away فوت کردن
• hard سخت
• knowledge دانش
• at first در ابتدا
• may ممکن بودن
• four-season country کشور چهار فصل
• booklet کتابچه
• illness بیماری
• possibility امکان
• entertainment سرگرمی
• in در، درون
• travel agent کارمند آژانس مسافرتی
• Chile شیلی
• May ماه مه
• site مکان
• prepare آماده کردن
• host میزبان
• honestly صادقانه
• piano پیانو
• at در (زمان)
• rudely گستاخانه
• choice انتخاب
• vacation تعطیلات
• image وجهه
• abroad خارج
• quickly سریع
• own خود
• probably احتمالاً
• ski اسکی کردن
• domestic داخلی
• most often اغلب
• adverb قید
• can توانستن
• hospitable مهمان‌نواز
• on در (زمان)
• spend صرف کردن
• flight پرواز
• attraction جذابیت
• vegetable سبزیجات
• should باید
• happily با خوشحالی
• possibly احتمالاً
• sandwich ساندویچ
• culture فرهنگ
• carefully بادقت
• pyramid هرم
• destination مقصد
• suggestion پیشنهاد
• embassy سفارت
• remember به یاد آوردن
• desert touring کویر نوردی
• politely مؤدبانه
• historical تاریخی
• foreign خارجی
• comfortable راحت
• junk food غذای ناسالم
• behavior رفتار
• billion میلیارد
• Great Wall دیوار بزرگ چین
• morning صبح
• familiar آشنا
• afternoon بعدازظهر
• range گستره
• book رزرو کردن
• Italy ایتالیا
• ancient باستانی
• holy shrine حرم مطهر
• traveler مسافر
• Beijing پکن (پایتخت چین)
• neatly مرتب
• actual واقعی
• home-made خانگی
• traditional سنتی
• inside داخل
• safely به سلامت
• India هندوستان
• loud بلند
• nicely به خوبی
• leave ترک کردن
• next to کنار
• paradise بهشت
• hard سخت
• bravely شجاعانه
• wind tower بادگیر (معماری)
• Egypt مصر (کشوری در قاره آفریقا)
• must باید
• late دیر
• in front of در مقابل
• popular پرطرفدار
• attract جذب کردن
• well به‌خوبی
• attractive جذاب
• patiently صبورانه
• rule قانون
• visa روادید
• chip چیپس (سیب‌زمینی)
• obligation وظیفه
• desert بیابان
• pilgrim زائر
• risk خطر
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا