آمورش

مريض به انگليسي، روش استفاده و عبارات مرتبط با آن

Gamma koli

مریض به انگلیسی می شود Sick البته ill هم استفاده می شود و اصولا فرقی با هم ندارند. بیماری هم می شود sickness یا illness (که disease هم البته رایج است). توضیحات کامل:

رایج ترین معادل آن sick است

فرم های کلمه: صفت تفضيلي sicker، صفت عالي sickest

1. صفت

به بیمار در انگليسي، sick گفته مي شود. Sick معمولاً به معنای بیمار جسمی است، اما گاهی اوقات می توان از آن به معنای بیمار روانی نيز استفاده کرد.

  • He’s very sick. He needs medication. او خیلی مریض است. او نیاز به دارو دارد
  • She found herself with two small children, a sick husband, and no money. او خود را با دو فرزند کوچک، یک شوهر بیمار و بدون پول یافت
  • He was not evil, but he was sick. او شرور نبود، اما بیمار بود

مترادف ها

بجای کلمه سیک می توانید از این 5 واژه هم استفاده کنید اما به اندازه سیک رایج نیستند: unwell (ناخوش)، ill (بیمار)، poorly [غیررسمی]، diseased (بیمار) و ill (بیمار)

  • The sick are people who are sick. بیماران افرادی هستند که بیمار هستند
  • There were no doctors to treat the sick. هیچ دکتری برای معالجه بیماران وجود نداشت

ترفند: ببخشید به انگلیسی، روش استفاده و عبارات مرتبط

2. صفت [صفت فعل ربطي]

  • If you are sick, the food that you have eaten comes up from your stomach and out of your mouth. If you feel sick, you feel as if you are going to be sick.

(اگر بیمار هستید، غذایی که خورده اید از معده بیرون می آید و از دهانتان خارج می شود. اگر احساس تهوع می کنید، احساس می کنید که قرار است مریض شوید.)

  • She got up and was sick in the hand basin. او بلند شد و در لگن بالا آورد
  • The very thought of food made him feel sick. خود فکر غذا باعث می شد که او احساس تهوع کند
  • Orange juice makes him sick so don’t give it to him. آب پرتقال او را دچار تهوع می کند پس آن را به او ندهید

مکالمه رو یک بار برای همیشه یاد بگیر: دانلود 100 مکالمه رایج روزمره

3. صفت

وقتي می گویید که از چیزی خسته شده اید (sick of)، تاکید می کنید که از آن بسیار آزرده شده اید و می خواهید آن را متوقف کند.

[غیررسمی، تاکید]

  • I am sick and tired of hearing all these people moaning. من از شنیدن ناله این همه آدم خسته و بیزارم
  • Most people here are sick of violence. بیشتر مردم اینجا از خشونت بیزارند

مترادف: tired (خسته)، bored (بی حوصله)، fed up (خسته)، weary (خسته)

خیلی کاربردیه: چطور افراد مختلف رو در انگلیسی صدا بزنیم؟

4. صفت

اگر چیزی مانند یک شوخی یا داستان را با sick توصیف کنید، به این معنی است که با مرگ یا رنج به شیوه ای طنز آميز برخورد می کنيد.

[عدم تایید]

  • …a sick joke about a cat شوخی ناخوشايند در مورد گربه
  • That’s really sick. آن واقعاً ناخوشايند است

مترادف: morbid (بیمارگونه)، cruel (بی رحمانه)، sadistic (سادیستیک)، black (زشت)

مترادف های sick

sick ، ill هر دو وضعيت بد سلامتي، مبتلا بودن به بیماری و غیره را بیان می کنند، اما sick معمولاً بیشتر از ill استفاده می شود که تا حدودی رسمی است [he’s a sick person; he is sick, or ill, with the flu (او یک فرد بیمار است؛ او مبتلا به آنفولانزا است]؛ ailing معمولاً نشان دهنده ضعف طولانی مدت یا حتی مزمن سلامتی است [she has been ailing ever since her operation (او از زمان عمل خود بیمار بوده است)]. indisposed نشان دهنده یک بیماری جزئی و موقت یا احساس ناراحتی فیزیکی است [indisposed with a headache (مرض خفيف سردرد)]

حتما دانلود کنید: 4 تا از بهترین مترجم های انگلیسی به فارسی

مثال هایی از “sick” در جمله

  • The mere sight of one makes her feel sick and want to run away. تنها دیدن یکی باعث می شود که او احساس ناراحتي کند و بخواهد فرار کند
  • They were sick of paying rent but thought owning would be impossible. آنها از پرداخت اجاره خسته شده بودند اما فکر می کردند که مالکیت آنها غیرممکن است
  • No wonder the sick and ill of this country continue to suffer. جای تعجب نیست که بیماران و مريضان این کشور همچنان رنج می برند
  • What kind of sick people hurt pets like us? چه نوع بیماري انساني به حیوانات خانگی ما آسیب می رسانند؟
  • That sort of thing can make you feel a bit sick. این جور چیزها می تواند شما را کمی دچار حالت تهوع کند
  • No one likes feeling sick and ill. هیچ کس احساس بیماری و مريضي را دوست ندارد
  • Do not eat any food while feeling sick or vomiting. هنگامي كه احساس تهواع یا استفراغ داريد هیچ غذایی نخورید
  • There is no health insurance, no sick pay. نه بیمه درمانی وجود دارد، نه دستمزد استعلاجي

حتما بخوانید: ضروری ترین اصطلاحات انگلیسی که باید بلد باشید

اصطلاحات حاوی sick

  • sick as a dog : مريضي بسيار شديد
  • sick as a parrot : خيلي نا اميد و مستاصل
  • sick as a pig : از چیزی بسیار آزرده و ناراحت
  • worried sick : شديدا نگران
  • sick bed : بستر بيماري
  • violently sick : خشونت آميز

به کارتان می آید: 100 روش تعریف کردن از کسی به انگلیسی

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا