آمورش

خنده به انگلیسی و 15 حقیقت جالب (با ترجمه)

لبخند به انگلیسی می شود Smile (ینی یه خنده کوچولو) اما خنده می شود Laugh (لاوف) که البته چند هم معنی دیگر در زبان انگلیسی هم دارد و 15 حقیقت پشم ریزان در انتهای همین مطلب رو از دست ندین. ضمنا برای اینکه بگویید فلان چیز خنده دار بود می توانید از Funny (فانی) هم استفاده کنید مثلا That was funny (خنده دار بود)

خنده به عنوان فعل

1-To smile while making sounds with your voice that show you think something is funny or you are happy: لبخند زدن طوری که صدا دار باشد و نشان دهد که به نظرتان چیزی خنده دار آمده یا شاد هستید

  • They laughed at her jokes. آن ها به جوک هایش خندیدند
  • I couldn’t ‘t stop laughing. من نمی توانستم جلوی خنده ام را بگیرم
  • I said he ‘d have to give a talk and he laughed nervously. من گفتم که او باید صحبت کند و او از روی عصبانیت خندید
  • She ‘s so funny – she really makes me laugh. او خیلی بامزه است. او واقعا من را می خنداند
  • It’s very rare that a book is so good you actually laugh out loud. کم پیش می آید یک کتاب آنقدر خوب باشد که واقعا من را بخنداند
  • It was so funny, I burst out laughing. خیلی بامزه بود، از خنده ریسه رفتم
  • I laughed till I cried. من آن قدر خندیدم که اشکم درآمد

دانلود کنید: 15 تا از بهترین اپلیکیشن ها برای یادگیری زبان

مترادف های Laugh در حالت فعل

Chuckle نخودی خندیدن/ با دهان بسته خندیدن

  • She was chuckling as she read the letter. او همان طور که نامه را می خواند، آرام می خندید

Giggle هرهر خندیدن

  • The girls were giggling at the back of the classroom. دختر ها ته کلاس هرهر می خندیدند

Snigger زیر لب خندیدن

  • They sniggered at what she was wearing. آن ها به چیزی که تنش بود (پوشیده بود)، زیر لب خندیدند

Snicker نیشخند زدن

  • Stop snickering at that rude joke and get back to your classwork. خندیدن به آن جوک زشت و بی سر و ته را تمام کنید و به کلاس تان برگردید

Chortle خندیدن همراه با خرناس

  • She chortled with glee at the news. او از سرِ سرخوشی به اخبار خندید

مثال

  • Please don ‘t laugh – I’m being serious. لطفا نخند. من جدی ام
  • I could see Emma trying not to laugh and of course that started me off. من می توانستم اِما را ببینم که سعی می کرد نخندد و دقیقا همین من را به خنده می انداخت
  • They joked and laughed as they looked at the photos. آن ها جوک گفتند و همان طور که به عکس ها نگاه کردند، خندیدند
  • The audience was still laughing as the curtain fell. تماشاچی ها همچنان داشتند به افتادن پرده می خندید
  • When he laughs he sounds like a horse neighing. وقتی او می خندد؛ صدایی شبیه شیهه اسب در می آورد

دانلود کنید: دانلود داستان های کوتاه با ترجمه

کلمات و عبارات مرتبط در حالت فعل

  • Amused خوشحال
  • be all smiles قند تو دل کسی آب شدن ( اصطلاح )
  • be in convulsions ریسه رفتن/ خنده خارج از کنترل (اصطلاح)
  • be rolling in the aisles خندیدن بدون توقف (اصطلاح )
  • be wreathed in smiles به شدت خوشحال بودن (اصطلاح)
  • Bust موفق نشدن / ورشکست شدن
  • Dissolve منحل شدن
  • Gale طوفان
  • gales of laughter طوفانی از خنده
  • Giggler کسی که می خندد
  • Giggly خوش خنده

  • حمام به انگلیسی
  • زوری و اجباری به انگلیسی
  • خجالتی به انگلیسی

اصطلاحاتی که در آنها از Laugh استفاده شده است

  • be laughed out of court رد کردن/ جدی نگرفتن
  • be laughing زمانی به کسی گفته می شود که نباید نگران موقعیت خاصی باشد؛ زیرا از آن سود می برد
  • be laughing all the way to the bank به راحتی مقدار زیادی پول به دست آوردن
  • be laughing on the other side of your face معادل برای زمانی که می گوییم “حالا می خندی، وقتی فلان اتفاق افتاد ، گریه خواهی کرد.”
  • be no laughing matter جدی بودن یک موضوع
  • Don ‘t make me laugh! کنایه از حرف کسی را جدی نگرفتن
  • he who laughs last, laughs longest / best برای تاکید روی این موضوع که کسی که در آخر کنترل اوضاع دست اوست، موفق تر می باشد
  • laugh your head off از خنده روده بر شدن
  • laugh in sb ‘s face تحقیر کردن/ احترام قائل نبودن
  • laugh like a drain قهقهه زدن

Laugh به عنوان اسم

1-the act or sound of laughing: عمل یا صدای خندیدن / خنده

  • a loud /nervous laugh خنده بلند/ خنده عصبی
  • I was embarrassed at the time, but I had a good laugh about it later. من آن موقع خجالت زده شدم اما بعدا کلی به آن ماجرا خندیدم

2- An enjoyable or funny activity: یک فعالیت لذت بخش یا جالب/ خنده دار / سرگرم کننده

  • “How was the party? ” “Oh, it was a laugh.” ” مهمانی چه طور بود؟ ” ” اوه، جالب بود.”

حتما دانلود کنید: 4 تا از بهترین مترجم های انگلیسی به فارسی

مترادف های Laugh در حالت اسم

Funny بامزه

  • She told me a funny story about Max. او برایم یک داستان خنده دار در مورد مکس گفت

Amusing جالب

  • I gave her an article that I thought she would find amusing. من به او یک مقاله دادم که فکر می کردم به نظرش جالب می‌ آید

Humorous بامزه / خنده دار

  • She wrote a humorous account of her teenage years. او یک داستان خنده دار در مورد دوران نوجوانی اش نوشت

Hilarious خنده دار/ شاد

  • It’s the most hilarious comedy on television. این خنده دار ترین کمدی تلویزیونی است

Hysterical بسیار خنده دار/ روده بُر کننده

  • I’ve just read his autobiography – it’s absolutely hysterical. من شرح زندگی او در مورد خودش را خوانده ام، واقعا خنده دار است

3- Someone who is funny: کسی که مایه شاد و سرگرمی است

  • You’d like Sharon – she’s a good laugh. شما از شارون خوشتان می آید، او مایه شادی است

مثال

  • She reacted to his compliments with a deprecating laugh. او به تعریف هایی که ازش می شد؛ با خنده اکراه آمیز پاسخ داد
  • He’ s got a really annoying laugh. او واقعا خنده آزار دهنده ای دارد
  • He turned away with a rueful laugh . او با یک خنده از روی غم، سرش را برگرداند

حتما بخوانید: ضروری ترین اصطلاحات انگلیسی که باید بلد باشید

نمونه جملات بیشتر

  • How we laughed, and how we cried, over each other’s adventures! سر بلا هایی که به سرمان آمده بود چه قدر خندیدیم، و چه قدر گریه کردیم
  • A smile, slight nods of the head, laughing at jokes, eye contact , all show the speaker that you care about what you are hearing. یک لبخند، تکان دادن مختصر سر، خندیدن به شوخی، تماس چشمی؛ همگی به گوینده نشان می دهد که شما به آنچه می شنوید، اهمیت می دهید
  • I just know her voice which conquers space (laughs). من فقط صدایش که بر فضا حکم فرما می شود را می شناسم. ( می خندد )
  • Vocalizations such as crying and laughing are under minimal conscious control and are poor candidates for behavioral shaping. صدا هایی مثل خنده و گریه حداقل کنترل آگاهانه را دارند و کاندید ضعیفی برای شکل دادن به رفتار هستند
  • She is always laughing and telling experiences and anecdotes. او همیشه می خندد و تجربیات و ماجرا ها را تعریف می کند

به کارتان می آید: 100 روش تعریف کردن از کسی به انگلیسی

15 حقیقت جالب درباره خنده

1-یک خنده از ته دل می تواند به کاهش درد و جلوگیری از عفونت کمک کند.

2- مشاهده شده که بعد از یک جلسه کامل خندیدن، سطح هورمون های استرس افت قابل توجهی پیدا می کند.

3- خنده به ترشح اندورفین که می تواند تغییرات مثبتی در نگرش فرد ایجاد کند، کمک می کند.

4- یک خنده از ته دل، اکسیژن خیلی بیشتری نسبت به تنفس طبیعی به ریه ها وارد می کند.

5- خنده خطر ابتلا به بیماری های قلبی را کاهش می دهد.

حتما بخوانید: بهترین جملات انگلیسی برای شروع راحت مکالمه

6- پانزده دقیقه خندیدن در روز می تواند باعث کاهش وزن شود .

7- از نظر علمی ثابت شده است که خنده می تواند مسری باشد.

8- به علم مطالعه در مورد خنده و اثرات آن بر بدن انسان، گلوتولوژی می گویند.

9- اکثر خنده ها در واکنش‌ به اتفاقات اجتماعی رخ می دهد؛ یعنی فقط 10 تا 15 درصد آن واقعا به خاطر خود جوک است.

10- خنده صدایی است که هیچ زبانی ندارد.

11- انسان ها تنها موجوداتی نیستند که می خندند . حیواناتی مثل سگ و گربه هم می خندند.

12- یک کودک شش ساله سه برابر بیشتر از بزرگسالان می خندد.

13- خنده از ته دل آن هم به صورت روزانه می تواند سیستم ایمنی بدن شما را تقویت کند.

14- یک فرد به طور متوسط ​​در یک روز حدود سیزده بار می خندد .

15- خندیدن در طول تاریخ، عامل مرگ بسیاری از مردم بوده است.

  • برده به انگلیسی
  • خیانت به انگلیسی
  • ببخشید به انگلیسی
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا