آمورش

سیب به انگلیسی و 8 اصطلاح جالب (با ترجمه و مثال)

Gamma koli

سیب به انگلیسی می شود Apple (تلفظش اینطوریه apl). در این مطلب گرامر کامل و روش استفاده از آن و هم معنی های سیب را معرفی می کنیم.

  • تلفظ: /ˈapl/
  • نوع کلمه: اسم

تعریف Apple (سیب) به انگلیسی

1- The round fruit of a tree of the rose family, which typically has thin green or red skin and crisp flesh. میوه گردِ درختی از خانواده گل سرخ که معمولاً دارای پوستی نازک به رنگ سبز یا قرمز و بافتی تُرد است

مثال:

  • ‘It could be something specific, Victoria plum skins or green apples.’ ممکن است چیز خاصی باشد، پوست آلویِ ویکتوریا یا سیبِ سبز

2- Used in names of unrelated fruits or other plant growths that resemble apples in some way, e.g. custard apple, oak apple.

English

می خوای کل این سایت توی جیبت باشه؟ توی اپلیکیشن آموزشی چرب زبان، هرررر زبانی رو جوری یاد میگیری که تو هیچ کلاس آموزشی یا پک دیگه ای نه دیدی نه شنیدی! در کمترین زمان زبان مدنظرتو مثل بلبل حرف بزن!

مورد استفاده در نام میوه های سایر درختان میوه یا سایر گیاهان که پس از رشد به نوعی شبیه سیب هستند، به عنوان مثال: سیب کاستارد (میوه ی درخت نان)، سیب بلوط.

مثال:

  • ‘After a while I found that I liked to eat some custard apples better than others.’ بعد از مدتی متوجه شدم که دوست دارم سیب های کاسترد را بیشتر از بقیه بخورم

( apple tree) هم به معنی درخت سیب می باشد.

بسیار کاربردی: مکالمه در رستوران به انگلیسی (واژگان و عبارات)

تعریف apple tree به انگلیسی: The tree bearing apples, with hard pale timber that is used in carpentry and to smoke food

درختی که محصول آن سیب است، با چوب (الوار) کمرنگِ سخت که در نجاری و دود دادنِ غذا استفاده می شود.

مثال:

  • ‘The whole house is covered in Virginia creeper and among the trees are an apple tree, cedar, Japanese cedar and large cypress.’ کل خانه پوشیده از عَشَقه پنج برگ است و در میان درختان، یک درخت سیب، سرو، سرو ژاپنی و سرو بزرگ نیز دیده می شود

عبارت هایی که در آنها از کلمه apple استفاده می شود

1-a bad apple

informal یا غیر رسمی- به معنی وصله ناجور، آدم بدرد نخور

  • A bad or corrupt person in a group, typically one whose behaviour is likely to have a detrimental influence on their associates. یک فرد بد یا فاسد در یک گروه که رفتارش احتمالاً تأثیر مخربی بر اطرافیانش دارد

این اصطلاح اشاره دارد به تأثیر سیب گندیده بر میوه ای که با آن در تماس است.

2-apples and oranges

به معنی دو چیز غیر قابل قیاس

  • Used with reference to two things that are fundamentally different and therefore not suited to comparison. این اصطلاح برای اشاره به دو چیزی استفاده می شود که اساساً متفاوت هستند (هم سِنخ نیستند) و بنابراین مقایسه آن دو با یکدیگر مناسب نیست

مثال:

  • ‘unless you also drove a Corolla on the same roads as the A8, you’re comparing apples and oranges’ [این مقایسه شما درست نبوده و مانند] مقایسه سیب و پرتقال است؛ مگر اینکه با [یک خودرویِ مشابه] کرولا در جاده هایی شبیه A8 رانندگی کنید

به کارتان می آید: 100 روش تعریف کردن از کسی به انگلیسی

3-apples and pears

به معنی مقام و درجه، پله های ترقی

مثال:

  • ‘he hasn’t made it up those apples and pears in ten years’

«او ده سال است که به بالای آن پله ها نرسیده است.» (او ده سال است که به آن مقام یا درجه نرسیده است.)

4-apples to apples

  • Used with reference to a comparison regarded as valid because it concerns two things that are fundamentally the same. این اصطلاح در اشاره به مقایسه ای که منطقی است، استفاده می شود؛ زیرا مربوط به دو چیز است که اساساً یکسان هستند

مثال:

  • ‘there is no apples-to-apples comparison when comparing a foreign currency to USD’ مقایسه یک ارز خارجی با دلار آمریکا، اصلا مقایسه منطقی و معقولی نیست

5-she’s apples

به معنای منظم و مرتب

  • Used to indicate that everything is in good order and there is nothing to worry about. برای نشان دادن اینکه همه چیز مرتب است و جای نگرانی نیست

منشاء

  • From apples and spice or apples and rice, rhyming slang for ‘nice’.

برگرفته از apples and spice یا apples and rice، کلمات هم قافیه عامیانه جهت اشاره به “nice”.

در کنار این مطلب بخوانید: چگونه افراد مختلف را در زبان انگلیسی صدا بزنیم؟

6-the apple never falls far from the tree

ضرب المثل (proverb) به معنی پسر کو ندارد نشان از پدر

  • Important family characteristics are usually inherited. ویژگی های مهم خانوادگی معمولاً ارثی هستند

مثال:

  • ‘he’s a fool, Mary, as his father was—the apple never falls far from the tree’

«او احمق است ماری، درست مثل پدرش – پسر کو ندارد نشان از پدر.»

7-the apple of one’s eye

نور چشمی کسی بودن

  • A person of whom one is extremely fond and proud. شخصی به شدت مورد علاقه فردیست و به او افتخار می شود

مثال:

  • ‘a daughter who had ceased to be the apple of her father’s eye’ دختری که دیگر نور چشمی پدرش نبود

منشاء

  • Originally denoting the pupil of the eye, considered to be a globular solid body, extended as a symbol of something cherished.

در اصل به مردمک چشم اشاره می کند که به صورت یک جسم گوی مانند در نظر گرفته شده که به عنوان نمادی از چیزی گرامی در میان عموم جا افتاده است.

50 اصطلاح کاربردی در زبان انگلیسی

8-upset the apple cart

  • Spoil a plan or disturb the status quo. برنامه یا وضعیت موجود را خراب کردن

مثال:

  • ‘And, because I’m a contrarian at heart, I’ll root for perverse storylines that will upset the apple cart and disturb the powers that be.’

«و از آنجایی که من در اصل فردی هستم که همیشه ساز مخالف می زند، در نتیجه بیشتر طرف داستان ها و ماجراهای انحرافی را می گیرم که باعث برهم زدن وضع موجود و آرامشِ قدرت های حاکم می شود.»

  • ‘They were breaking with the status quo, upsetting the apple cart, taking part in a 60s style rebellion against the establishment.’

«آنها وضعیت موجود را برهم زده و در شورش هایی به سَبکِ دهه 60 علیه نظام شرکت می کردند.»

  • ‘I think it would be a shame to upset the apple cart,’ she added.’

او افزود: «فکر می کنم شرم آور است که وضعیت موجود را برهم بزنیم. »

کاربردی: خدمتکار به انگلیسی، واژه های مشابه و 6 حقیقت جالب

English

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا