اسامی 90 وسیله نقلیه در انگلیسی +مثال در جمله+ ویدیو

دراین سری از مقالات سایت آکادمی روان میخواهیم لیستی از نامهای وسایل نقلیه در انگلیسی همراه با معنیشان را دراختیارتان قراردهیم, خواندن این مقاله شاید دقایقی بیشتر طول نکشد ولی مسلما دانستن کلمات بیشتر باعث بهتر و حرفهایتر شدن توانایی شما هنگام صحبتکردن به انگلیسی میشود.
اسامی وسایل نقلیه در انگلیسی مثال وسایل نقلیه در انگلیسی
اسامی وسایل نقلیه در انگلیسی
نام وسیله نقلیه | معنی فارسی | نام وسیله نقلیه | معنی فارسی |
Aerial tramway | ترماوای هوایی (واگنهای برقی که با سیم و کابل از بالای شهر رد میشوند.) | Spaceship | سفینه فضایی |
Tram (UK) | واگن برقی, تراموای شهری | Airship | سفینه هوایی |
Streetcar (US) | واگن برقی, تراموای شهری | Biplane | هواپیما دوباله |
Train | قطار | Glider | هواپیما بدون موتور |
bus | اتوبوس | Jet fighter | هواپیماجنگی |
School bus | اتوبوس مدرسه | Airplane (plane) | هواپیما |
minibus | مینیبوس | Jet | جت, نوعی هواپیما سریع |
Single decker bus(UK) | اتوبوس یک طبقه | Helicopter | هلیکوپتر |
Double decker bus (UK) | اتوبوس دوطبقه(در انگلیس) | Carriage | کالسکه |
Car | اتومبیل (خودرو) | Cabriolet (convertible) | درشکه دوچرخه |
Ambulance | آمبولانس | Barrow | فرغون |
Autocycle | موتورسیکلت | Balloon | بالن (بالون) |
Hatchback | Saloon | خودروسواری صندوقدار | |
Racing car (formula car) | ماشین مسابقه | Taxi (cab) | تاکسی |
Limousine | لیموزین (نوعی از خودور که عموما طولش از خودروهای معمولی بیشتر و قسمت راننده از سرنشینان جدا شده) | Police car | ماشین پلیس |
Bakkie | وانت | Backhoe | بیل مکانیکی |
Pickup | وانت | Jeep | خودرو جیپ |
SUV (sport utility vehicle) | خودرو شاسی بلند | Moving van | ماشین اسبابکشی |
Sports car | ماشین اسپورت (نوعی از خودرو که اصولا کوچک و سقف کروک دارد) | Camper van | نوعی از ون که دارای تخت و لوازم آشپزی است. |
Coupe | اتومبیل کوپه (دارای دو در و سقف کوتاه و مایل به پایین) | Minivan | مینی ون |
Bicycle (bike) | دوچرخه | Van | ماشین ون |
Mountain bike | دوچرخه دندهای مناسب برای بالارفتن از کوه و تپه | Tow truck (breakdown truck) | کامیون یدککش |
Pedicab | سهچرخه | Tractor | تراکتور, ماشین شخمزنی |
Motorcycle | موتور سیکلت | Four wheel drive | موتورچهارچرخ متحرک |
Moped | موتورگازی | Forklift | جرثقیل چنگکدار |
Chopper | نوعی موتور سیکلت (فرمان خرگوشی) | Road train | تریلی |
Motor scooter | روروک برقی | Trailer (US) | واگن بزرگی که اصولا به پشت ماشین دیگری بسته میشود و دارای تخت و لوازم زندگی است.) کاروان |
Hybrid car | خودرو برقی (خودرویی که به جای سوخت فسیلی از برق استفاده میکند.) | Caravan (UK) | ماشین کاروان |
Articulated lorry | کامیون کمرشکن | Mail truck | ماشین حمل نامه (نامه رسان) |
Camion | کامیون | Black Maria (police van) | ون مشکی پلیس که برای انتقال و حمل و نقل زندانیان استفاده میشود.) |
Bulldozer | بولدوزر | Combine harvester | ماشین درو و فومن کوبی |
Cement mixer | ماشین حمل سیمان | Dustcart (garbage truck) | ماشین زباله |
Dump truck | کامیون کمپرسی | Fire engine | ماشین آتشنشانی |
Off-road vehicles | وسیله نقلیه آف رود که مناسب جادههای سخت و هموار است. | canoe | نوعی قایق باریک و سبک |
Coach | کالسکه | Jet ski | جت اسکی |
Chariot | ارابه جنگی | Rowboat | قایق پارویی |
Chaise | درشکه تک اسبه یا دواسبه که معمولا چهارچرخ دارد. | Ferry | کشتی تفریحی |
Boat | قایق | Ship | کشتی |
The subway | مترو | Snowmobile | اتومبیل مخصوص حرکت روی برف |
Tanker | تانکر(کامیون یا هواپیمای حامل موادنفتی) | Salt truck | کامیون نمکپاش |
Tank | تانک (نوعی وسیله نقلیه جنگی) | Horse trail | کابین حمل اسب |
Front end loader | لودر | vintage | اتومبیلی که بین سالهای 1919 تا 1930 ساخته شده باشد. |
Hearse | ماشین نعشکش | Gas guzzier | ماشین پرمصرف از لحاظ سوخت |
لینک مفید: اسامی “میوهها و سبزیجات” به انگلیسی | Fruits and vegetables
مثال وسایل نقلیه در انگلیسی
The aerial tramway
- The aerial tramway fell into disuse in the 1920s.
تراموای هوایی دردهه 1920 شروع به کاهش کرد.(متروکه شد) استفاده از
Ambulance
- We send an ambulance to pick him up.
ما یک آمبولانس میفرستیم تا او را سوارکند.
Bicycle
- She accused him of stealing her
او,اورا به دزدیدن دوچرخهاش متهم کرد.
Boat
- The only access to the village is by
تنها راه دسترسی به روستا از طریق قایق است.
Bus
- The bus was jammed by people.
اوتوبوس پراز مردم بود.
Cement mixer
- The earth moving trucks cement mixer lay idle.
کامیونهای حمل خاک و سیمان بیبارشدند. (بارشان را خالی کردند.)
Dump truck
- One big dump truck is scrolling down the road.
یک کامیون کمپرسی بزرگ دارد جاده را بالا پایین میکند.
Fire engine
- A fire engine zoomed past us.
یک ماشین آتشنشانی آژیرکشان و باسرعت از کنارمان رد شد.
لینک مفید: انواع “گوشت” به انگلیسی + عکس و ویدئو | عبارات مربوط به گوشت در انگلیسی
Helicopter
- There was a helicopter hovering overhead.
یک هلیکوپتر نزدیک زمین داشت پرواز میکرد. (پروازکردن نزدیک زمین به صورت ثابت)
Motorcycle
- He is learning to ride a motorcycle.
او دارد موتورسواری یاد می گیرد.
Mountain bike
- Lizzie bought herself a mountain bike.
لیزی برای خودش یک دوچرخه دندهای خرید.
Police car
- I noticed a police car shadowing us.
من متوجه یک ماشین پلیش شدم که داشت ما را تعقیب میکرد.
Rowboat
- I would troll for fish from the rowboat.
من از قایق پارویی مشغول یافتن ماهی خواهم بود.
The subway
- He goes to work on the subway.
او با مترو به سرکار میرود.
Taxi/ cab
- Do you know where I can get a taxi?
میدونی ازکجا میتونم تاکسی بگیرم؟
Tractor
- You must oil the tractor every day.
شما باید هرروز تراکتور را روغن کاری کنید.
Train
- This train conveys passengers to London.
این قطار مسافران را به لندن میبرد.
Van
- I kept a comfortable distance behind the van.
من فاصله مناسبی را از پشت ون حفظ کردم.
Convertible
- I just bought a new convertible.
من الان یک درشکه دوچرخه خریدم.
Ship
- The ship is expected to make harbor tonight.
کشتی باید امشب لنگر بیندازد.
Submarine
- The captain brought the submarine to the surface.
کاپیتان زیردریایی را به روی سطح آب آورد.
لینک مفید: آموزش لغات مربوط به بانک در زبان انگلیسی + ویدئو مکالمه در بانک
Jeep
- He was charged with stealing a jeep.
او به دزدیدن یک جیپ متهم شد.
School Bus
- The pupils lined up to board the school bus.
دانشآموزان برای سوارشدن اتوبوس مدرسه به صف شدند.
Airplane/Aircraft
- The government has just bought a new airplane.
دولت اخیرا یک هواپیما جدید خریدهاست.
مطالعه کنید: مکالمه انگلیسی درباره “وضعیت سلامتی” و “بیماری” | متن انگلیسی + ترجمه
Airship
- The part of a balloon or airship carries people and cargo.
قسمتی ازیک بالن یا سفینهی فضایی مردم و بار را حمل و جابجا میکند
Biplane
- A Breath-taking flight simulation puts you at the joystick from biplane to helicopter.
یک پروازشبیهسازی نفسگیر, شما را در سکان هدایت هواپیما دوباله تا یک هلیکوپتر قرارمیدهد.
Glider
- The glider should not be steepened up or leveled out immediately after leaving the ground.
هواپیما بدون موتور نباید به محض اینکه زمین را ترک کرد سراشیب یا ثابت شود.
Jet
- The jet zoomed low over our heads.
جت باسرعت بالای سرمان پایین آمد.
Caravan
- The caravan is equipped with a sink and a flush toilet.
کاروان مجهز به سینک و سیفون توالت است.
Forklift
- It is forbidden to turn the forklift at high speed.
چرخاندن جرثقیل چنگکدار با سرعت بالاممنوع است.
Double-decker Bus
- The double-decker bus stopped to pick up some more passengers.
اتوبوس دوطبقه برای سوارکردن مسافران بیشتر توقف کرد.
Limousine
- He was a pampered rich kid who was driven to school in a limousine.
او یک بچه نازپروردهی پولدار بود که با لیموزین به مدرسه میآمد.
Minibus
- Some of the children living on the farm go to school in a minibus.
بعضی از بچه ها که در مزرعه زندگی میکنند با مینیبوس به مدرسه میروند.
Pickup Truck
- After a few days of traveling on the bus without the family car, they rented a pickup truck.
بعدازچندروز مسافرت کردن با اتوبوس بدون ماشین خانوادگی, یک وانت اجارهکردند.
SUV
- She gave the SUV to me to drive until I could once again return to work.
او ماشین شاسی بلند را به من داد تا زمانی که بتوانم دوباره به سرکار بازگردم.
Car
- Don’t park your car on double yellow lines.
اتومبیل خود را روی خطوط زرد پارک نکنید.
Canoe
- The canoe floated upside down on the lake.
قایق (قایق باریک و بلند), وارونه روی دریاچه شناوربود.
Sports Car
- You look like a real poseur in your fancy sports car with your expensive clothes!
تو درماشین اسپورت تجملاتیت و با لباسهای گرانقیمتت شبیه یک قیافهگیر به نظر میرسی.
Moped
- We booked a moped for our holiday.
ما برای تعطیلاتمان یک موتورگازی رزرو کردیم.
امیدواریم این مطلب برایتان مفید بوده باشد. درصورت داشتن هرگونه سوال با ما درمیان بگذارید تا سریعا به آنها جواب بدهیم.